در کشور ما مثل همه دنیا حساسیتهای ویژهای برای ورود کسب وکارهای خصوصی ازجمله استارت آپها به حوزه سلامت وجود دارد، اما متأسفانه در ایران علاوه بر این موضوع، با فرایندهای اداری به شدت کند و دست وپاگیر در مجموعههای مسئول اعطای مجوز روبه رو هستیم. این مسئله باعث میشود یک استارت آپ حتی با داشتن محصولی کاربردی و جذاب، چیزی بین یک تا ۲ سال درگیر مجوزگرفتن باشد. این مسئله حتی در زمینه محصولاتی که به طور کلی تهاجمی نبوده اند و نقش درمانی بسیار کمی دارند هم اتفاق میافتد.
در کنار این موضوع، فرایندهای ارزیابی که از طرف سازمانهای زیرمجموعه وزارت بهداشت تعریف شده است، به شدت با سیاستهای حمایتی برای تشویق کسب وکارها برای ورود به این حوزه در تضاد است. مثلا اعلام میشود برای گرفتن یک مجوز باید استاندارد ایزو خاصی را بگیرند که گرفتن این استاندارد ممکن است تا ۱۰۰ میلیون تومان برای استارت آپ هزینه داشته باشد. در این بین هیچ حمایتی هم در قالب تسهیلات مالی از این کسب وکارها نمیشود. در واقع به نظر میرسد که روابط و مافیاهایی در حوزه سلامت و بهداشت وجود دارند که خیلی تمایلی به حضور استارت آپها و کسب وکارهای خصوصی به این بازار ندارند. ممکن است استارت آپی محصولی فوق العاده خوب داشته باشد، اما، چون به درآمدهای برخی دوستان در حوزه درمان آسیب میزند، از دادن مجوز به آن خودداری کنند. یکی از دلایل این موضوع هم پزشک بودن همه تصمیم گیران حوزه اعطای مجوز در وزارت بهداشت است که تمام این افراد به نوعی ذی نفع بازار درمان به حساب میآیند.